سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعداد بازدید :  
تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 93/5/14

مادرش آلزایمر داشت...

بهش گفت مادر یه بیماری داری،باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان...
مادر گفت:چه بیماریی؟
گفت :آلزایمر...
گفت:چی هست...
گفت:"یعنی همه چیو فراموش میکنی..."
گفت انگار خودتم همین ببماریو داری...
گفت: چطور؟
گفت:انگاریادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم،چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قدراست کنی..
پسررفت توی فکر...
...
برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش...
گفت:برای چی؟
گفت:به خاطر کاری که میخواستم بکنم...
مادر گفت:

"من که چیزی یادم نمیاد....!"
26126.jpg




ارسال توسط روح الله حسنی